Settings
Light Theme
Dark Theme
Podcast Cover

Deklame

  • Madar Bozorg _ Saba

    19 JUL 2019 · مادربزرگ نوشته #رضا_به_منش صداخوانی #صبا موسیقی متن #نیکوس تنظیم #آرتا_رحیمی ارائه شده در کانال #آرتا_تی_وی سایت ما: http://shernosh.4kia.ir شخصی نوشته های #آرتا_رحیمی: https://artamat.blogspot.com ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #فیس_بوک_ما https://www.facebook.com/arta3880 https://soundcloud.com/arta_rahimi ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #کانال_های_ما https://vimeo.com/artatv http://www.namasha.com/artamat https://www.youtube.com/ArtaMat3880 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #پیشنهاد_ما کانال تلگرامی"شعرنوش" (ادبی فرهنگی) https://t.me/joinchat/AAAAADwFihdaBNommLsy1Q بیوگرافی فعالان عرصه ی ساز و آواز در وبلاگ "آرتا تی وی" http://arta-tv.blogspot.nl
    5m 53s
  • A.H.Ebtehaj _ Shabgard

    3 MAY 2019 · #شبگرد شعر: #امیر_هوشنگ_ابتهاج صداخوانی: #امیر_هوشنگ_ابتهاج تنظیم: #آرتا_رحیمی بر آستان تو دل پایمال صد دردست ببین که دست غمت بر سرم چه آوردست هوای باغ گل سرخ داشتیم و دریغ که بلبلان همه زارند و برگ ها زردست شب است و اینه خواب سپیده می بیند بیا که روز خوش ما خیال پروردست دهان غنچه فروبسته ماند در شب باغ که صبح خنده گشا روی ازو نهان کردست چه ها که بر سر ما رفت و کس نزد آهی به مردمی که جهان سخت ناجوانمردست به سوز دل نفسی آتشین بر آرای عشق که سینه ها سیه از روزگار دم سردست غم تو با دل من پنجه درفکند و رواست که این دلیر به بازوی آن هماوردست دلا منال و ببین هستی یگانه ی عشق که آسمان و زمین با من و تو همدردست ز خواب زلف سیاهت چه دم زنم که هنوز خیال سایه پریشان ز فکر شبگردست ما را در یوتیوب نیز حمایت کنید https://www.youtube.com/ArtaMat3880
    2m 54s
  • Tandis_e_Ghazal

    2 MAY 2019 · تندیس غزل شعر: #امین_شیرزادی صداخوانی: #آرتا_رحیمی تنظیم: #آرتا_رحیمی کسی در باد می‌خواند به نام گیسوانت شعر و می‌جوشد ز دریای نگاه بی کرانت شعر اگر تندیس زیبای غزل! آغوش بگشایی شبی فواره خواهد زد میان بازوانت شعر تویی مهمان ناخوانده که در رویای من یکشب نهادی پا به دنیای دلم، با ارمغانت: شعر تو حافظ، شمس، مولانا، تو بیدل، صائب و خیام که زانو می‌زند هرروز و شب در آستانت شعر تو شعر خلقتی آری، که در آیینه می‌باری نگاهت شعر، چشمت شعر، گیسو شعر و جانت شعر زمان افسانه خواهد کرد ما را در جنون روزی مرا با داستانم تو! تو را با داستانت شعر بیا گیسو رها کن تا شود طوفانی از مضمون و در آیینه‌‌ها پیچد به دور بازوانت شعر ما را در یوتیوب نیز حمایت کنید https://www.youtube.com/ArtaMat3880
    3m 42s
  • A.H.Ebtehaj _ Majaray_e_ManoMashog

    29 APR 2019 · ماجرای من و معشوق شعر: #امیر_هوشنگ_ابتهاج صداخوانی: #امیر_هوشنگ_ابتهاج تنظیم: #آرتا_رحیمی حاصلی از هنر عشق تو جز حرمان نیست آه ازین درد که جز مرگ منش درمان نیست این همه رنج کشیدیم و نمی دانستیم که بلاهای وصال تو کم از هجران نیست آنچنان سوخته این خاک بلاکش که دگر انتظار مددی از کرم باران نیست به وفای تو طمع بستم و عمر از کف رفت آن خطا را به حقیقت کم ازین تاوان نیست این چه تیغ است که در هر رگ من زخمی از اوست گر بگویم که تو در خون منی بهتان نیست رنج دیرینه ی انسان به مداوا نرسید علت آن است که بیمار و طبیب انسان نیست صبر بر داغ دل سوخته باید چون شمع لایق صحبت بزم تو شدن آسان نیست تب و تاب غم عشقت دل دریا طلبد هر تنک حوصله را طاقت این توفان نیست سایه صد عمر در این قصه به سر رفت و هنوز ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست در کانال یوتیوب نیز ما را حمایت کنید https://www.youtube.com/ArtaMat3880
    2m 50s
  • Arta Rahimi _ Nemifahmid

    19 APR 2019 · او من را نمی فهمید شعر: #علی_صفری صداخوانی: #آرتا_رحیمی کمانچه: #نازنین_غنی_زاده تنظیم: #آرتا_رحیمی شبیه شیشه بود اما شکستن را نمی فهمید تمام درد اینجا بود ، او من را نمی فهمید خودش با خنده هایی تلخ بند کفش من را بست وگرنه پای من تردید ماندن را نمی فهمید اگر تنها رفیقم هر کسی، غیر از صداقت بود دلم اینقدر ارزش های دشمن را نمی فهمید وجود شعر در دنیای ماشینی غنیمت بود وگر نه هیچ مردی در جهان زن را نمی فهمید سکوتم کوهی از حرف و نگاهم خیس ماندن بود ولی او فرق شب با روز روشن را نمی فهمید من او را خوب فهمیدم کمی عاقل تر از من بود همیشه درد اینجا بود، او من را نمی فهمید ما را در یوتیوب حمایت کنید https://www.youtube.com/ArtaMat3880 شخصی نوشته های #آرتا_رحیمی: https://artamat.blogspot.com
    3m 51s
  • Name_e_Az_Forough

    7 APR 2019 · #نامه_ای_از_فروغ... نویسنده #فروغ_فرخزاد صداخوانی #ترانه_پرتو تنظیم #آرتا_رحیمی تهیه شده در کانال #شعرنوش از فروغ فرخزاد، که نامه بسیار می‌نوشت، تا امروز بیش از هشتاد نامه منتشر شده است، اما بسیار نامه‌های دیگر هم از او به جا مانده که هنوز چاپ نشده‌اند. «فروغ فرخزاد؛ زندگی‌نامه‌ی ادبی و نامه‌های چاپ‌نشده» عنوان کتابی است که فرزانه ميلانی، نویسنده و پژوهشگر و استاد ادبیات فارسی دانشگاه ویرجینیا، خبر چاپ قریب‌الوقوع آن را داده و گفته است: «برای تهیه‌ی این کتاب با بیش از ۷۰ نفر از اقوام، دوستان، همکاران، همسایه‌ها و آشنایان فروغ فرخزاد مصاحبه کرده‌ام. در ضمن این کتاب بیش از ۳۰ نامه را دربرمی‌گیرد که در سال‌های اخیر جمع‌آوری کرده‌ام؛ نامه‌هایی که پیش از این منتشر نشده‌اند.» بانو میلانی، یکی از این ۳۰ نامه را، پیش از انتشار کتاب، برایم فرستاده است تا در کانال منتشر کنم. نامه‌ای است عاشقانه به «شاهی» یا همان #ابراهیم_گلستان این نامه را برای نخستین بار از کانال #شعرنوش با صدای بانو #ترانه_پرتو بشنوید. در ضمن می توانید فایل پی‌دی‌افِ نامه، حاوی تصویر دستخط فروغ، را هم از نشانی زیر دانلود کنید. http://s8.picofile.com/file/8356993718/Nameye_Forough.pdf.html
    9m 19s
  • Yaghma

    23 JUL 2018 · #یغما شعر و صدای #محمد_مختاری اندکی دربارۀ شاعر: محمد مختاری در اولین روزِ اردیبهشت سال ۱۳۲۱ به دنیا آمد و در ۱۲ آذر ۱۳۷۷ خورشیدی در ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای ترور شد. وی از شاعران، نویسندگان، مترجمان و منتقدان معاصر ایران بود. وی چندین سال در بنیاد شاهنامه فعالیت داشت. از اعضای کانون نویسندگان ایران و همچنین عضو هیأت دبیران آن بود. ترور او، محمدجعفر پوینده، داریوش فروهر و پروانه اسکندری به قتلهای زنجیره‌ای معروف شد. مختاری آثاری در بررسی آثار شاعران معاصر از جمله نیما یوشیج و منوچهر آتشی دارد. از مختاری دو فرزند به نام‌های سیاوش و سهراب به جا مانده است که حاصل ازدواج وی با مریم حسین‌زاده است. چقدر باید در این دو متر جا ماند تا تحلیل جسم حد زبان را رعایت کند؟ چه تازیانه کف پا خورده باشد چه از فشار خونی موروث در رنج بوده باشی قرار جایش را می سپارد به بی قراری که وقت و بی وقت سایه به سایه رگ به رگ دنبالت کرده است تا این خواب … تظاهرات تورم را طی می کنم در گذر دلالان سر چهار راه صدای درشت میپرسد ویدئو مخرب تر است یا بمب اتم؟؟؟ مسیح هم که بیاید انگار صلیبش را باید حراج کند صدای زنگ فلز در دندانهای طلا وخارش کپک در لاله های گوش نصیب نسلی که خیلی دیر رسیده است نه سینما و نه مهمانی در تاریخ هجوم کاشفانی با تاخیر حضور هزار کس می آیند و هزار کس میروند و هیچ کس هیچ کس را به خاطر نمی آورد صدا همان که میشنوی نیست سگ از سکوت به وجد می آید و دزد بر سر بام بلند سماع میکند با ماه زبان عزیز تر است اکنون یا دهان؟ که سنگ راه دهان را هزار بار تمرین کرده است صدا که میشکند حرف که چرک میکند جمله ها که نقطه چین میشوند پیری یا بچه ای که خود را می کشد تازه معنا روشن میشود سگی که می افتاد در نمکزار و…این نمک که خود افتاده است خلاف رای اوللالباب نیست که ماه رنگ عوض کرده باشد یا شب مثل آزادی زنگ زند گچ سفید جای سرت را نشان میدهد که چند سالی انگار در اینجا می نشسته ای و رد انکارت افتاده است بر دیوار یا شاید نقشی مانده است از تسلیمت گذاری اصلاً نا تمام و تازه این بی تابی که هیچ چیز آرامش نمی کند در التهاب درهایی که باز میشوند و درهایی که بسته میشوند کتابهایی که باز میشوند و دستهایی که بسته میشوند دستهایی که سنگها را میپرانند و سارهایی که از درختها میپرند درختهایی که دار میشوند دهان هایی که کج میشوند زبانهایی که لال مانی میگیرند صدای گنگ و چشم انداز گنگ و خواب گنگ و همهمه که می انبوهد می ترکد رویا که تکه تکه میپراکند دانشگاهی که حل میشود در زندانی و چشم اندازی که از هم میپاشد خوابی که میشکند در چشم و چشم که میخ میشود در نقطه ای و نقطه که می ماند مَنگ در گوشه ای از کاسه سر که همچنان غلت می خورد غلت می خورد غلت می خورد...
    2m 52s
Information
Author Arta Rahimi
Categories Society & Culture
Website -
Email -

Looks like you don't have any active episode

Browse Spreaker Catalogue to discover great new content

Current

Looks like you don't have any episodes in your queue

Browse Spreaker Catalogue to discover great new content

Next Up

Episode Cover Episode Cover

It's so quiet here...

Time to discover new episodes!

Discover
Your Library
Search