راهی که آمدیم ۲۸
در ادامه، مروری بر فاز سیاسی و صبر و متانت مجاهدین و پایبندی آنها بر اصول مبارزه در این دوره....
سئوال:
اگر مجاهدین این قیمت را نمی پرداختند چه اتفاقی می افتاد؟
جواب:
ما خمینی را میشناختیم که به پاسدار ها و بسیجی های خودش یک نوارضبط شده داده است که خون مجاهدین مباه است دستور و فرمان گرفتن و کشتن داده بود منتها در ابتدا مخفی بود و ما بعدها فهمیدیم، اما ما چکار کردیم تا زمانی که خمینی رسما وارد نمی شد ما انعطاف داشتیم مثل بنیاد علوی که در اختیار ما بود خمینی با تمام بسیجیها و حزب الله‌یها حمله کرد و میخواست بنیاد را بگیرد، ما تحمل کردیم تمام دانشجویان و دانش آموزان حلقه زده بودند که بنیاد را حفظ بکنند ما میخواستیم بنیاد را ندهیم مگر خمینی رسما از طریق ارگانهای خودش کتبا بنویسد که باید بدهید، چرا ، اگر ما این کار را نمی کردیم میگفت کی این بنیاد را گرفته، مردم، ما برای این که این حقه بازی خمینی را بگیریم و دستش را رو کنیم تحمل کردیم.
من یادم هست که آقای طالقانی هم آمد و دید که سپاه بنیاد را محاصره کرده گریه میکرد و میگفت این را باید بر سر مجاهدین آورد. ولی ما تحمل کردیم تا اینکه خمینی مجبور شد از طریق دادگاه رسما بنویسد که باید ساختمان ۹ طبقه بنیاد علوی را تحویل بدهید، مسعود رجوی گفت حالا که این دستور رسما آمده و دست خمینی رو شده ما تحویل میدهیم.
سازمان مجاهدین تنها جریانی بود که حاضر بود بالاترین قیمتها را برای رو کردن دست ولی فقیه بدهد البته پیروز هم شدند، چرا که امروز بعد از ۴۰سال مردم ایران چه میگویند چه حرفی در مورد خامنه‌ای و ولی فقیه و اسلام ارتجاعی میگویند همانی را میگویند که در آن زمان مجاهدین میگفتند و به این دلیل میگویم که پیروز شدند چرا که دوسال و چهار ماه از ورود خمینی گذشته بود خمینی که در ماه دیده میشد ۳۰خرداد ۱۳۶۰ ، ۵۰۰هزار نفر به خیابانها می آیند و بر علیه او شعار میدهند تا این که خمینی مجبور به دادن دستور شلیک میشود، دوسال و نیم طول نکشید که دست این قول ضد بشر با ماسک و کلاه شرعی زیر پوش دین برای ملت رو شده بود.
انعطافی که مجاهدین داشتن طول کشید نگذاشت همان اول درگیری انجام گیرد، چرا، چون ما هدفمان فقط رهایی و آزادی ملت بود، ما میگفتیم هرچی این آزادی این فضای باز سیاسی طول بکشد یک روز فعالیت سیاسی، اجتماعی ارزش آن از هزار روز کار مخفی بهتر است، چون این گونه میتوان مردم را آگاه کرد، نشریه فروخت، میتینگهای زیادی داشت و مسعود رجوی آموزشهای ایدئولوژی و تعبیین جهان بگذارد، اما اگر تند میرفتیم هرچه زودتر تمام اینها بسته میشد....